نامحرمانه

خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست

نامحرمانه

خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست

شاه سلطان حسین صفوی کیست ؟!

اشاره: اکنون که زمانی از فرمایشات رهبر معظم انقلاب گذشته است، فارغ از هیاهوی خبری و جناحی، راحت‌تر می‌توان نشست و در مورد آن تأمل نمود.  

 

دو ماه و اندی پیش بود که رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران برای چندمین بار در دانشگاه علم و صنعت، جمهوری اسلامی را از دچار شدن به «شاه سلطان حسین» ها بیم دادند:

اگر روزی در میان مسئولان کشور، مسئولان بی‌جرئت و ضعیفی همچون شاه سلطان حسین پیدا شوند، حتی اگر در میان مردم نیز شجاعت و آمادگی وجود داشته باشد، کار مملکت و جمهوری اسلامی تمام است؛ چرا که مسئولان ترسو و مقهور، ملت‌های شجاع را نیز به ملت‌های ضعیف تبدیل می‌کنند. [لینک]

ایشان دقیقاً فرمودند: 

شجاعت در برابر هیبت دشمن، جزو شاخص‌هاست. در مقابل دشمن اگر مسئولین کشور احساس رعب و خوف بکنند، بر سر ملت بلاهاى بزرگ خواهد آمد. آن ملت‌هایى که ذلیل و مقهور دست دشمن شدند، عمده‏ى علت این بود که مسئولان - پیشروان قافله‏ى ملت - شجاعت لازم، اعتماد به نفس لازم را نداشتند. گاهى در بین آحاد مردم عناصر مؤمن، فعال، فداکار، آماده‏ى به جانبازى هستند، منتها مسئولین و رؤسا وقتى خودشان این آمادگى را ندارند، نیروهاى آنها هم از بین می‌رود و این ظرفیت هم نابود می‌شود. آن روزى که شهر اصفهان در دوره‏ى شاه سلطان حسین مورد غارت قرار گرفت و مردم قتل عام شدند و حکومت باعظمت صفوى نابود شد، خیلى از افراد غیور بودند که حاضر بودند مبارزه و مقاومت کنند؛ اما شاه سلطان حسین ضعیف بود. اگر جمهورى اسلامى دچار شاه سلطان حسین‏ها بشود، دچار مدیران و مسئولانى بشود که جرئت و جسارت ندارند؛ در خود احساس قدرت نمی‌کنند، در مردم خودشان احساس توانایى و قدرت نمی‌کنند، کار جمهورى اسلامى تمام خواهد بود. [لینک]

سؤال مهم این است که در آستانه‌ی فعالیت‌های انتخابات ریاست جمهوری، رهبر معظم انقلاب به کدام خطر اشاره داشته‌اند و اصولاً در میان کاندیداهای احتمالی، کدام‌یک شخصیتی شبیه سلطان حسین صفوی دارند؟ مطمئنم تا همین‌جا که هنوز هیچ اسمی به میان نیامده، تک‌تک مخاطبین وبلاگ به یک اسم – فقط یک اسم - رسیده‌اند و دوستان دوم خردادی هم از این‌جانب دل‌خور شده‌اند؛ اما تقصیر بنده چیست؟ این‌جانب بحث را فقط به صورت منطقی دنبال می‌کنم. 

یادتان هست که دو ماه پیش، اصحاب دوم خرداد فریاد زدند که منظور رهبر معظم انقلاب از شاه سلطان حسین، سید محمد خاتمی نبوده است و بلافاصله حسین شریعتمداری مچشان را گرفت که خودتان اعتراف کردید و یعنی اینکه ضمیر مرجعش را (و یا مرجع ضمیرش را) پیدا کرد!

یکی از دوستان مطلع بنده از دیدار خصوصی سید محمد هاتمی با رهبر معظم انقلاب (پیش از اعلام کاندیداتوری) خبر داد. در آن دیدار ظاهراً خاتمی به رهبر معظم انقلاب گفته بود که پس از سخن‌رانی شما، مردم من (خاتمی) را شاه سلطان حسین می‌نامند. حضرت آقا فرموده بودند که ما اشاره‌ای به مصادیق نکرده‌ایم و مردم برداشت خودشان را کرده‌اند و بعد اضافه کرده بودند که همه می‌توانند مصداق شاه سلطان حسین باشند! با این حساب خود خاتمی هم انگشت اتهام را به سوی خویش گرفته است. در آن طرف مرزها هم دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران گفتند و نوشتند که سخنان آیت الله خامنه‌ای توهین به سید محمد خاتمی است!!؟ همه‌ی اینها یک پیام دارد و آن اینکه در میان کاندیداهای احتمالی ریاست جمهوری اسلامی ایران، یک شاه سلطان حسین وجود دارد که معروف حضور دوست و دشمن است!

اما مَثَل شاه سلطان حسین در ادبیات رهبر معظم انقلاب دارای سابقه و مختصات است و اگر بخواهیم بحث دانشگاه علم و صنعت را بیشتر بکاویم، باید کمی به عقب برگردیم و سابقه‌ی این بحث را در بیانات رهبر معظم انقلاب مطالعه کنیم. ایشان یک بار در تاریخ 7/3/1382 در جمع نمایندگان مجلس شورای اسلامی از افتضاح شاه سلطان حسین سخن گفتند [لینک] و پیش از آن نیز در تاریخ 22/2/1382 در دیدار با دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی سخنانی ایراد کردند که به خوبی معیار به دست می‌دهد. در این دیدار ایشان به صراحت و با منطق حضرت امام خمینی(ره)، اصطلاح «فرصت سوزی» را که ورد زبان مدعیان اصلاحات بود زیر سؤال بردند و بلافاصله بحث شاه سلطان حسین ترسو و خائن را بیان فرمودند:

مى‏شنوید بعضى کسان صحبت مى‏کنند که فرصت‌ها را از دست ندهیم. من نمى‏دانم مقصود آنها از فرصت چیست. فرصتى که در این موقعیت زمانى به هدر مى‏رود، چه فرصتى است؟ فرصت تسلیم شدن در مقابل امریکاست؟ این فرصت است؟! براى ملت ما این فرصت است که در مقابل دشمنى که با صداى کلفت و با لحن قلدرمآبانه مى‏خواهد سلطه خود را بر او تحمیل کند، تسلیم شود و از مقابل او عقب بنشیند؟! این فرصت است که کسى آن را از دست ندهد؟ یک وقت انسان خودش هست و خودش و مسئولیت خود را به عهده دارد؛ یا ایستادگى مى‏کند و یا تسلیم مى‏شود. اگر تسلیم شد، بدبختى و روسیاهى‏اش مال خودش خواهد بود و به جاى دیگرى ضرر نمى‏رساند؛ اما وقتى انسان مسئولِ یک بخش است - حتّى در بخش‌هایى که از اهمیت زیادى هم برخوردار نیستند، اما کار، اقدام و حرکت فرد مى‏تواند تأثیر داشته باشد - تسلیم شدن به معناى تسلیم کردن کشور و ملت است؛ به معناى مسلّط کردن دشمن بر سرنوشت یک ملت است؛ مگر کسى حقّ این کار را دارد؟ من یک وقت به مناسبت دیگرى گفتم: اگر آن روز که شاه سلطان حسین در مقابل افغان‌ها با این بهانه که اگر تسلیم نشویم و دروازه اصفهان را در مقابل هجوم آنها باز نکنیم، ممکن است عدّه‏اى کشته شوند، بر مردان غیورى که در اصفهانِ آن روز بودند - چه انسان‌هاى غیرتمندِ سپاهى و چه مردم عادّى - تکیه مى‏کرد و مى‏گفت من در مقابل دشمن تسلیم نمى‏شوم، قطعاً عدّه کمترى از ملت ایران، از مردم اصفهان و از مردمى که در حمله افغان‌ها از دست رفتند، کشته مى‏شدند و ملت ایران آن ذلّت و ننگ را هم تحمّل نمى‏کرد. البته امروز شرایط، شرایط دیگر و دشمن هم دشمن دیگرى است؛ اما اصل عدم تسلیم در مقابل زیاده‏خواهى دشمن و اینکه هرگونه تسلیم و نرمش، او را تشویق خواهد کرد، پابرجاست. این اصل، همیشگى است. [لینک]

خوب اگر شما می‌توانید دست کم با خودتان صادق باشید، مرد و مردانه بگویید که مصداق سخن رهبر معظم انقلاب، کدام‌یک از کاندیداهای احتمالی ریاست جمهوری آینده است؟!

نظرات 14 + ارسال نظر
لینک باکس 5 اسفند 1387 ساعت 18:58

وبلاگ خوبی داری برای همین خواستم که لینک باکس خودم را تو وبلاگت قرار بدم با این کار بازدید وبلاگت زیاد میشه و رتبه گوگلت بالا میره پس به لینک باکس من بیا و کد لینک باکس را در وبلاگت قرار بده
و بعد لینک وبلاگت را ثبت کن.
ممنون

با جمله اولت موافقم :)

احد 5 اسفند 1387 ساعت 19:20

وافعا حرف دل من و بسیاری از مردم را که خوب و بد را بخوبی تشخیص میدهند ، زده ای و من بنوبه خودم متشکرم

من هم از شما متشکرم.

خواهر 6 اسفند 1387 ساعت 23:32 http://namahramane.blogsky.com

هو الطیف
سلام استاد
تسلیت عرض می کنم. اگر از گرفتاریها و مشغله های شما بی اطلاع بودم می گفتم هر روز آپ کنید. ما که حضوری خدمت می رسیم و از تحلیلها و پیش بینی ها و اخبار شما بهره مند میشویم اما کاش بیشتر می نوشتید تا همه بهره می بردند.
الهم عجل لولیک الفرج.

سلام و تسلیت
متشکرم

دیدگاه 7 اسفند 1387 ساعت 08:23 http://www.dydgah.blogfa.com

سلام.
جالب بود.
منتظر میزبانی از حضور گرمتون در دیدگاه هستم.
برام باعث افتخار خواهد بود که نظرتون رو در خصوص مطلب اخیرم در دیدگاه بدونم.
سرافراز باشید.

سلام
از شما متشکرم.

مشایی 7 اسفند 1387 ساعت 11:57

سلام
از خاتمی ترسوتر بین سیاستمدارهای کشورمون سراغ ندارم. به نظر من خاتمی دل پاکی داره اما به قول دکتر زیباکلام این اطرافیان خاتمی هستند که براش تصمیم گیری میکنند.
در این بین بیشترین حرف شنوی را خاتمی از ابطهی داره و اینکه روابط ابطحی با کجا برقراره و از کجا براش خط میاد را هم آگاهان میدونند و لازم نیست توضیح بدم
ضمن اینکه اگر خاتمی اون طور که دم از مسلمانی میزنه و به لطف آسید حسن آقا سالی ۲بار تو مرقد امام خمینی (ره) سخنرانی میکنه باید توضیخ بده که نظرش در مورد این مردک عمادالدین باقی چیه؟
در هر صورت برای اونها که اهل ولایت هستند و برای اونها که اهل قانون هستند همین اشاره مقام رهبری برای اینکه بدونیم با اومدن شاه سلطان حسین ها فاتحه مملکت خوانده است تکلیف را تعیین میکنه
منتظر دیدگاه های جدید شما هستم

سلام
نه اینکه ترسوتر از خاتمی نیست بلکه در میان کاندیداهای احتمالی ایشان مصداق شاه سلطان حسین است و آن‌قدر هم مشخص است که یکی‌دوتن از مسئله دارانی که ضد ولایت فقیه هستند از شاه سلطان حسین صفوی دفاع کرده اند تا خاتمی موجه شود (از شگفتی‌های این دوران!).

-

راستی این اسم شما تامل برانگیز است. مستعار است یا واقعی و اگر واقعی است بیشتر توضیح بدهید.

با عرض سلام و تسلیت خدمت شما فرهیخته ی گرامی و خانواده ی محترمتان.
خدا خیرت دهد
خدا کند در این برهه ی حساس که به انتخابات نزدیک می شویم آگاهی های ما بیشتر شود تا درست انتخاب کنیم.
اجرکم عندالله

سلام برادر
خیلی از شما متشکرم.
دعا بفرمایید.

شازده خانوم 7 اسفند 1387 ساعت 17:48

برین گمشین عوضیها

این هم عصاره منطق مخالفین نگارنده وبلاگ نامحرمانه است.

-- -- -- -- --

اصولا کامنت‌هایی که تایید نمی‌شوند:

- یا آنهاست که حاوی دروغ اند (مثل ادعای همراهی مردم ایران با استکبار و اذناب داخلی) بنده با دروغ شدیدا مخالفم.

- یا آنها که ادعایی دارند و باید ثابت شود.( مثلا کسی بگوید من فرزند شهیدم و ...) دست کم اگر وبلاگ داشتند تا کمترین نشانی از آنها موجود باشد قابل هضم می‌بود.

- یا آنها که به نحوی توهین می‌کنند که کلمات بیان شده فقط و فقط در شان خودشان و همپالکی‌هایشان است و مناسب شخصیت عموم مردم ایران نیست.

با این حساب وقتی یک کامنت مخالف می‌رسد که هم منطق مخالفین را نشان می‌دهد و هم شخصیتشان را و هم قابل درج است، خودم هم خوش‌حال می‌شوم.

سوخته دل 7 اسفند 1387 ساعت 23:25 http://haajmohsen.blogfa.com

با سلام
با مقاله ای تحت عنوان "آداب حضور در مجلس عزاداری" بروزم
خوشحال می شوم حقیر را از نظرات ارزشمندتان بهره مند فرمائید
شرکت در نظرسنجی وبلاگ نیز موجب امتنان خواهد بود
ضمنا حس آشنای توام با تردید شما ناشی از حضور قبلی شما در وبلاگ بنده است
بنده از طریق ایمیلی که برایم فرستادید به وبلاگتان راه پیدا کردم
[گل]

سلام بر حاج محسن
خوش‌حالم کردید. موفق باشید.

لافکادیو 8 اسفند 1387 ساعت 00:19

سلام دوست عزیز
من برای خودم متاسفم که در مملکتی زندگی می کنم که در آن سانسور مطالب و افکار مردم برای بعضی ها مسئله ای عادی تلقی می شود . از شما که خود کباده ی عدل و عدالت می کشید و دائما علم طرفداری از رئیس جمهور عدالت محور را بالا می برید چنین برخوردی بسیار نکوهیده و ناپسند است.
دوست خوب من این کار درستی نیست که ما فقط و فقط بدی های رقیب خود را به دیگران نشان داده و از بیان واقعیات چشم پوشی کنیم ! چراکه این کار مخالف با موازین اسلام خودمان است .
در هر حال برای شما آرزوی سلامتی و بهروزی دارم و از خداوند بزرگ می خواهم که همه ی ما را به راه راست هدایت کند .

۱- سلام جناب لافکادیو (؟)
۲- کار خوبی می‌کنی برای خودت متاسفی که آزادترین کشور دنیا را طوری دیگر می‌بینی. و درست به دلیل همین علاقه‌ات به آزادی(؟) است که برنمی‌تابی نظر یک نویسنده که مستند و منطقی هم هست در وبلاگ شخصی خودش حتی منتشر شود.
۳- بله دفاع از عدل و عدالت افتخار ماست.
۴- منظورتان کدام رقیب است. با اقبال ۹۰ درصدی مردم به جریان اصولگرایی و اینکه هنوز هیج اصولکرایی اعلام حضور نکرده، دکتر احمدی نژاد رقیب ندارد.
۵- اگر منظور خاتمی است شما خوبی‌هایش را بگو تا ببینیم و تایید کنیم.
۶- من اسلام خودتان را نمی‌دانم کدام است. اگر به قول امام اسلام امریکایی را قبول دارید که راهمان از هم جداست. اما اگر اسلام ناب محمدی را قبول دارید که ملت ما هم به خاطرش خون دادند و جوان دادند و هزینه دادند و به عزت و استقلال و اقتدار رسیدند که شاخصش ولایت مطلقه فقیه است و من هم بر همان مبنا زندگی می‌کنم و وبلاگ می‌نویسم.
۷- شرط هدایت این است که بدون عناد و لج‌بازی در مسیر حق گام برداریم و به قول شهید بهشتی بهشت را به بها دهند و به بهانه ندهند. والسلام.

سلام
به حق چیزهای ندیده و نشنیده!! آدم چه چیزها که نمی بیند و نمی شنود از عجایب این روزگار! البته منظور من نوشته های نویسنده ی محترم وبلاگ نیست.منظورم اطرافیان شاه سلطان حسین (همان خاتمی خودشان)هستند و به اصطلاح حامیانشان.
اما خودمانیم شاه سلطان حسین حداقل سر سنگین کشید کنار و رفت وقتی دید که کفایت ندارد اصلا هم می دهم و نمی دهم نکرد یک دفعه تقدیم کرد و رفت مردانه.
اما حالا این شاه سلطان حسین کنار که نمی کشد هیچ.میام و نمیام هم راه انداخته.بابا از قدیم گفته اند حرف مرد یک کلام است.

علی 8 اسفند 1387 ساعت 20:13 http://www.siasatmadar.parsiblog.com

سلام و رحمه الله
از خوندن مطلبت لذت بردم . نویسنده خوبی هستی . دستت درد نکنه . دستت زیر سر ما . موفق باشی

سلام بر علی آقای عزیز
متشکرم و دعا بفرمایید.

امیر عباس 9 اسفند 1387 ساعت 01:14

شاهد از غیب رسید.
آقا یا خانم لافکادیو که بنا بود از خوبی های خاتمی بگوید باز هم آمده اما از سایتی که در عرض یک هفته ۹ دروغ شاخدار را ساخته و منتشر کرده سخن گفته است.

و این یعنی اینکه هیچ خوبی‌ای برای خاتمی سراغ نداشته است.

خیلی جالب است نه؟

میثم 10 اسفند 1387 ساعت 10:26

سلام. نمی دانم جواب من جزو کدام دسته بود که گفتید و ان را تایید نکردید.؟

علیکم
شما می‌دانید!

جالب بود

تشکر می‌کنم.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد