نامحرمانه

خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست

نامحرمانه

خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست

حلال کنید خداحافظ

با اجازه‌ی دوستان مدتی – که امیدوارم خیلی طولانی باشد – از وبلاگ نویسی دور خواهم بود. 

دعا بفرمایید.  

 

 

 

 

 

 

 

نظرات 29 + ارسال نظر
سادات علوی 2 مرداد 1388 ساعت 15:35

سلام
.................

چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

طیبه علی 3 مرداد 1388 ساعت 12:17

سلام
با اجازه ی دوستان یعنی اگر دوستان اجازه ندهند از وبلاگ نویسی دور نخواهید بود؟ اگر این طور است و ما جزء دوستان هستیم! اجازه نمی دهیم!
چون استفاده می کردیم از مطالب زیبایتان.
التماس دعا.

سلام
چرا ؟

مصلح 4 مرداد 1388 ساعت 18:26 http://taadl.blogfa.com

سلام
انشالله هرجا که هستی درهرلباس خدمتی در پناه خداوندمتعال باشید.

حیرت! 4 مرداد 1388 ساعت 21:52 http://tahayor.blogfa.com/

جبهه حق

[ بدون نام ] 5 مرداد 1388 ساعت 02:18

سلام عمو امیر عباس

شما هم از [...] قهر کردید یا هنوز هستید

محمد حسین 6 مرداد 1388 ساعت 12:29

سلام حاجی خطو خالی نکن پاتک میخوریم.مرصاد

ضد منکرات! 10 مرداد 1388 ساعت 12:47 http://monkrat.persianblog.ir

سلام انشا الله زود بر می گردی..

سید فرهاد 14 مرداد 1388 ساعت 16:36 http://pakmardan.blogfa.com

سلام علیکم بزرگوار
در حرم مقدس حضرت زینب ع دعا گویتان بودم
دست حق یارتان

سلام
حاجی زیارت قبول
همه دوستان را دعا کردی
قرار بود مارو سفارشی دعا کنی ها
انشاء الله همه رو بطلبه

سلام. آخه چرا؟ دلمون تنگ میشه

صبا 26 مرداد 1388 ساعت 16:45

سلام

برای ما همیشه هستید حتی وقتی یادداشت جدیدی ننویسید.
حضورتون درخشان و قدرتمند

خواننده های مطالبتونو از خوندن یادداشتهای خوندنی تون بی بهره نذارید .

مطلب جدید
آیا صانعی هم ح ...می کند ؟

مطلب جدید :
آیا صانعی مجتهد جامع الشرایط است ؟

سلام دوست عزیز ماه ها می گذرد که حتی تماسی هم با هم نداشتیم هر چند میدانم از دوری حقیر لذتی میبری که در بهشت هم به آن نمی رسی ضمنا تا چند ماه آینده سربازیم به پایان میرسد انشاالله قلیون رو ترک نکردم درسم رو هم نخوندم اگه تونستی یه کاری برام جور کن.
یا حق




سلام دوست با ذوق من خسته نباشی با آرزوی طاعات جنابعالی درماه مبارک رمضان

تولدت مبارک

دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره)

ارومیه مرکز آذربایجان غربی

اندیش پاک 1 شهریور 1388 ساعت 11:37 http://www.andishpak.blogfa.com

سلام
نه..........
نرو!
من تازه اومدم!
حالا
یه سوال داشتم...
به نظرشما چرا
وقتی که شهر خلوت میشه .... قورباغه هفت تیر کش میشه؟؟؟
به ما هم سر بزنید!
منتظر نظر شما در این مورد هستیم.
التماس دعا
یاعلی

جانیوز 10 شهریور 1388 ساعت 17:51 http://mahmodjanghorbani.persianblog.ir/


اصلا چرا دروغ، همین پیش پای تو
گفتم که یک غزل بنویسم برای تو
احساس می کنم که کمی پیرتر شدم
احساس می کنم که شدم مبتلای تو
برگرد و هر چقدر دلت خواست بد بگو
دل می دهم دوباره به طعم صدای تو
از قول من بگو به دلت نرم تر شود
بی فایده ست این همه دوری ، فدای تو!
دریای من ! به ابر سپـردم بیـاورد :
یک آسمان ، بهانه ی باران برای تو
ناقابل است ، بیشتر از این نداشتم
رخصت بده نفس بکشم در هوای تو

باسلام
وبلاگ زیبا وپر محتوایی دارید من قبلا هم به وبلاگت سر زده بودم از مطالبت لذت بردم خوشحال می شم به من سر بزنی ونظرت رو بگی...
دیدم قدری گرفته ام
انسان وقتی دلش گرفت از پی تدبیر می رود
من هم رفتم

استاد کجایید؟ دلم تنگ شده حسابی!
بسه دیگه به روز شید.
بد موقعی عقب نشینی کردید.
نماز و ر وزه هم قبول.
یا علی

[ بدون نام ] 12 شهریور 1388 ساعت 22:11

سلام حاجی
هرچند من در بعضی مواضع شما باهاتون بحث دارم اما بیایید بنویسید. وبلاگ نویسی در حد و اندازه شما هویت پیدا میکنه و نباید این هویت را دور بیندازه. حتی من وبلاگ نویس وقتی می بینم امیر عباس نیست، حس می کنم گوشه ای از این دنیای پرماجرای مجازی اشکال پیدا کرده و دلم چرکین میشه. نه اینکه فقط شما باشید. هر کدوم از وبلاگ نویسهای مطرح که خداحافظی کنند من همین حس را دارم.
بیایید بنویسید. اگر کمبود وقت دارید یک یادداشت برگشت به وبلاگ بنویسید و بعد هم هر وقت که فرصت شد. هر چی هم دیر شد عیب نداره فقط خداحافظی را اعلام نکنید.
دلم نمی خواست یک کلمه از این حرفها را بنویسم. ببخشیدها اما گفتم ممکنه خودتون را بگیرید. تازه میدونستم که اگر رد کنید بهم برمیخوره. اما امشب یکدفعه دیدم میتونم نظرم را جوری بیان کنم که با هم به تفاهم برسیم.
ببخشید بی نام و نشون نظر میدم که میدونم خوشتون نمیاد. اما اگر مقبول افتاد و برگشتید یه روز خودمو معرفی میکنم.
یا علی

[ بدون نام ] 12 شهریور 1388 ساعت 22:17

اصلا چرا دروغ، همین پیش پای تو
گفتم که یک غزل بنویسم برای تو
احساس می کنم که کمی پیرتر شدم
احساس می کنم که شدم مبتلای تو
برگرد و هر چقدر دلت خواست بد بگو
دل می دهم دوباره به طعم صدای تو
از قول من بگو به دلت نرم تر شود
بی فایده ست این همه دوری ، فدای تو!
دریای من ! به ابر سپـردم بیـاورد :
یک آسمان ، بهانه ی باران برای تو
ناقابل است ، بیشتر از این نداشتم
رخصت بده نفس بکشم در هوای تو

حامد حجتی 16 شهریور 1388 ساعت 11:31 http://tafereshteha.blogfa.com

به فرشته ها سر بزنید

علی آخوندزاده 17 شهریور 1388 ساعت 20:47

این شب ها ما را فراموش نکنید.
التماس دعا

یاسین 20 شهریور 1388 ساعت 21:57 http://ya30n.blogfa.com

اغلب فکر می کنیم چون گرفتاریم به خدا نمی رسیم

ولی واقعیت این است چون به خدا نمی رسیم گرفتاریم


لینک ؟

سعید 30 شهریور 1388 ساعت 07:16

برنگردی

[ بدون نام ] 8 مهر 1388 ساعت 18:40

منتظر بازگشت امیر عباس باشید.

امیدوارم بیایید و به یک سوال اساسی پاسخ دهید:
چرا دولتی ها به وحدت و آشتی ملی روی خوش نشان نمی دهند؟

رهگذر... 12 مهر 1388 ساعت 00:52 http://khoneyeman.parsiblog.com

کاش زود برگردید

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد