نامحرمانه

خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست

نامحرمانه

خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست

جوجه‌ها آخر پاییز می‌میرند (تکرار)

یک ماه بعد: ... در این لحظه ایشان به روی صحنه آمد و حاضران یک صدا با شعارهای «امیر کبیر دوم خوش آمدی به جهرم» و «جنگ جنگ تا فتح چاه های نفت» و «انرژی هسته ای 200 تومن بسته‌ای» ابراز احساسات کردند. حضرت مستطاب سپس با لبخند وسیع و در حالی که دست‌ها را به نشانه‌ی فتح خیبر بالا آورده و به سمت چپ جایگاه تکان‌تکان می‌دادند، موجب شدند صدای جیغ و غش به نوای سوت و کف اضافه شود و صحنه کاملاً حماسی و آزاد اندیشانه شود.

ناگهان از ضلع غربی جایگاه شعار «مرگ بر اصولگرای احمق» شروع شد و کم کم اوج گرفت. بعد از حدود 10 دقیقه ناگهان جناب مستطاب یکی دو فوت محکم در صدابر(میکروفون) کرد و با هیجان مطلق در حالی که چارستون بدنش می‌لرزید گفت:«نه؛ مرگ نه؛ مرگ نه» در همین حین جمعیت که از این سخن حکیمانه به وجد آمده بودند به سوت غش و ضعف و جیغ و میغ فراوان پرداخته و از روی ادب و احترام به حضرت امیر کبیر دوم و به نشانه‌ی مخالفت با مرگ، یکپارچه فریاد زدند:«درود بر اصولگرای احمق».

در همین حین در حالی که جمعیت به ورزش صبحگاهی پرداخته بودند و مدام بالا و پایین می‌پریدند، حضرت مستطاب گفت:«همان طور که همه حدس می زدید من بالأخره رسماً اعلام کاندیداتوری می‌کنم.» در همین حین یکی دو نفر برای خراب کردن چهره‌ی اصلاحات، چند جور عکس ریش‌دار را آتش زدند که به شدت مورد تشویق حاضرین قرار گرفتند.

حضرت مستطاب سپس گفت:«خداوکیلی به جان مرحوم خلد آشیان داریوش کبیر من اصلاً قصد چیز نداشتم هر چه هم به آقایان – و البته خانم ها – (صدای سوت، جیغ، کف و کف!) گفتم من ثقل سرد دارم و حداقل تا دو سه هفته نمی‌توانم رئیس جمهور باشم، به خرجشان نرفت و گفتند یک اصلاحات است و یک مستطاب و مگر می‌شود تنها گزینه – ولو با وجود مشکل بزرگی چون ثقل سرد – خود را کنار بکشد. حتی دوستان گفتند که از اول هم بنا بوده من بیایم و این بازی‌ها برای این بود که ببینیم وقتی موفق نمی‌شویم چه جور تاکتیکی باید سوار کنیم و الا ما کجا و بی وفایی؟! لذا این شد که آن طور شد و من آمدم و به عشق شما جوانان (سوت جیغ غش کف عطسه ورزش صبحگاهی) می‌آیم که یادمان باشد آزادی زنده است و دوران مشروعیت بخشیدن به دین، آن هم درست با رأی مردم به سرآمده و مصدق هم دقیقاً می خواست همین را بگوید که عمرش کفاف نداد و شربت رحمت را سرکشید.»

دوباره ورزش صبحگاهی اوج گرفت و موج مکزیکی به آن اضافه شد و جمعیت از چپ و راست به حرکت درآمد و در هم آمیخت. حضرت مستطاب با اشاره‌ی سر و گردن و دست و پا جمعیت را دعوت به سکوت کرد و بریده بریده به نشانه‌ی هیجان مطلق، ضمن اشاره به دوستانی که قبلا اعلام کاندیداتوری کرده بودند گفت:«من در همین‌جا و در میان همین جوانانی که دو دستی به من عشق می‌ورزند، اعلام می‌کنم که آمدن من به معنی تنگ کردن جا برای کسی نیست (سوت جیغ اشک کف مشک) و فقط ... و فقط ... فقط (همهمه شدید) ... و فقط آمدن دیگران به معنی تنگ کردن جا برای ماست. (سوت اشک جیغ مشک کف همهمه کشک)

در همین لحظه زنگ موبایل یک نفر که قیافه‌اش خیلی آشنا به نظر می‌رسید و شکمش از همه گنده‌تر بود به صدا درآمد. وقتی جواب داد و شناخت و احترام کرد، طرف مقابل گفت:«به حضرت مستطاب بفرمایید جوجه‌ها آخر پاییز می‌میرند.» آقای شکم‌گنده سرخ و سفید شد و دیگر نه متوجه همهمه و شوت و اشک و کشک و مشک بود و نه متوجه شد که سخنرانی آتشین حضرت مستطاب به پایان رسیده است. حضرت مستطاب سقلمه‌ای به پهلوی آقای شکم گنده زد و پرسید:«کی بود زنگ زد؟»

آقای شکم گنده در حالی که ورزش صبحگاهی و جیغ و سوت و کف و اشک و غش و کشک و مشک را نظاره‌گر بود با متانت خاصی گفت:«شیخ اصلاحات بودند، خیلی خیلی سلام رساندند»! 

 

 

مرتبط: به خاتمی دستور داده‌ایم بیاید [لینک]  

         خاتمی: حضورم جا را برای هیچ‌کس تنگ نمی‌کند [لینک]

نظرات 31 + ارسال نظر
خواهر 24 مهر 1387 ساعت 10:02 http://ghalamranjeh.blogfa.com

سلام استاد
خیلی زیبا و خواندنی ست و هر جمله جای فکر داره و حاوی نکات زیادیه
جای طنز هم به نظرم تو وبلاگها خالیه
قلمتان پرتوان و سایه تان مستدام.

سلام علیکم
لطفا مزید امتنان خواهد بود اگر به ایمیل حقیر ، چیزی نفرستید.

باز هم سپاسگزارم

سلام علیکم و رحمت الله

ایمیل‌ها که قابلی ندارند :)

من هم متشکرم.

محمد 24 مهر 1387 ساعت 17:42

جالب بود.
واقعا خندیدم.

لطف دارید.

عباسحسیننژاد 24 مهر 1387 ساعت 17:47

شکم گندگی البته عیب نیست!

نه ولی نشانه است!

pazzel 24 مهر 1387 ساعت 19:33 http://pazzel.parsiblog.com

ممنون
چند وقت بود به علت مشکلات چیزی نخوانده بودم و نه نوشته بودم. اما لذتی بس عظیم بردم از خواندن متنتان.

محبت دارید.

سلمان 24 مهر 1387 ساعت 20:43 http://salman.mohammadi.ir

سلام
خیلی خندیدم
انصافا جوری نوشته بودی که نتونستم نخونم
یاعلی

سلام
متشکرم.

سید فرهاد 25 مهر 1387 ساعت 00:54 http://pakmardan.blogfa.com

سلام علیکم دلاور
راستش تصور ش جالب شکم گمده و اصلاحات طولی را در منظقه جنگ مشاهده نمود.
من فکر کنم اون شکم مبارکشون با شنیدن دو تا خمپاره آب آب میشه.و حتی ورزش کردنم یادشون میره.
دست حق یارتان برادر خوبم

سلام برادر دلاورم
او را که شناختید؟

دکتر بعد از این 25 مهر 1387 ساعت 01:28

همش جالب بود اما چیزی که برای من جالبتر بود اینکه شعار انرژی هسته ای دویست تومن بسته ای را بر علیه خود چپیها بکار بردید

جدی؟ :)

م.صوفی 27 مهر 1387 ساعت 09:03 http://afagh.parsiblog.com

بنام خدا
سلام علیکم
بابا ایول خیلی توپ بود هم متن هم ترس اقاااااای خاتمی
خدا به شما اجر بده.
به وبلاگ ما هم سر بزن

سلام
متشکرم.

سید محسن 27 مهر 1387 ساعت 16:18 http://m-shorideh@yahoo.com

به نام حضرت دوست

سلام برادر دلاور


عجب تخیلی دارید
ماشاء الله



البته شکم گندگی که تخیل نیست یکی از واقعیتهای تلخ و مشهــــــــــــــــــــــــود نه ملمـــــــــــــــــــــــوس
خیلی ها شده


یاد کلامی از حظت امام خمینی (ره) افتادم که در کتاب جهاد اکبر یا مبارزه با نفس عماره خطاب به طلاب میفرمایند


« از آن دسته آخوندهای شکم پروز نباشید و به میز و پست و مقام دل مبندید که همه از نفسانیات هست »



راستی چرا این همه شکم گنده داریم؟





در پناه حضرت دوست

سلام بر شما
البته بنده شکم گندگی این آقا را برای اینکه مخاطب بتواند نامش را حدس بزند سوژه کرده‌ام و البته مایه طنز هم شده.
خیلی وقت‌ها هم شکم گندگی به دلیل مسائل فیزیک بدن است. اما در مورد آن شکم گندگی مورد نظر شما، بنده نظر نمی‌دهم.
دعا بفرمایید.
:)

امیر حسین 27 مهر 1387 ساعت 21:23 http://aflaak.parsiblog.com

سلام حاجی
عجب قلم طنازی داشتید و ما بی خبر بودیم !

نمی دانم نظر شما چیست؟
خاص نویسی ولی مخاطب کمتر در عین حال کیفی تر
یا عام نویسی و مخاطب بیشتر در عین حال کاستن از مطالب تحلیلی
گنبد افلاک شما وبلاگ نویس ارزشی را به این بحث و مشارکت در آن دعوت می کند:

پوپولیسم وبلاگی ، فرصت یا آفت؟!

سلام دوست عزیز

به خوب موضوعی پرداخته‌اید. خدمت می‌رسم.
موفق باشید.

z.j 7 آبان 1387 ساعت 19:36 http://sajedeh2367.blogfa.com

سلام
مطالبتان را خواندم البته نمی توان از اشتباهات و... بعضی ها گذشت .
اما یادمان نرود که ما یک مسیر بیشتر نداریم نه راست ونه چپ بلکه ،راه مستقیم همان پیروی از مقام عظمای ولایت است وهرچه او گفت همان است
موفق باشید
راستی پوزش می طلبم از اینکه نمی توانم زودتر ازاین سر بزنم

سلام
بله و حتما توجه کرده‌اید که مقام معظم رهبری این دولت را اصولگراترین دولت و همچنین پرتلاش‌ترین دولت خوانده‌اند و یادمان نرود که مقام معظم ولایت چه اشکالاتی به دولت خاتمی داشت و نادیده گرفته شد و تازه حضرت مستطاب گفته هر کس بیاید باید بتواند درمقابل رهبر و قانون اساسی بایستد!!

z.j 8 آبان 1387 ساعت 07:18 http://sajedeh2367.blogfa.com

سلام
فکر می کنم منظور مرا متوجه نشدید من نه مخالف با دولت احمدی نزاد هستم ونه موافق با دولت خاتمی
بلکه منظور م این است که اگر همه ما پشتوانه رهبری بودیم وهرچه او می گفت درست وبه جا عمل می کردیم الان وضعیتمان این نبود واگر رهبری به ما فرمان سکوت می دهد باید اطاعت کنیم واگر می گوید بروید باید برویم واگر می گوید بنشینید باید بنشینیم و یادمان نرود که هرچند دولت خاتمی خیلی اشتباه داشت و خیلی ضرر وزیان به اسلام وجامعه مسلمین کرد اما باید با تمام اینها فکر حال وآینده بود نه گذشته واینکه حالا چیکار کنیم

سلام
چرا دوست عزیز اتفاقا متوجه منظورتان شدم و از این رو یادآوری کردم که با توجه به منویات رهبر معظم انقلاب این یادداشت و دیگر یادداشت‌های این وبلاگ به روز می‌شود.
موفق باشید.

زرشناس 23 آبان 1387 ساعت 21:05

سلام جناب آقای جعفری
می دانید که کمتر به سیاست عریان می پردازم اما در این ایام و به یک دلیل خاص گشتی در وبلاگ ها زده ام و می توانم شهادت دهم که وبلاگ شما منحصر به فرد است. با وبلاگ شما مخاطب به سیاست علاقمند می شود.
اینجا نه از نقل های بدون ماخذ خبری است و نه از لمپنیزم اینترنتی. هر چه هست آفرینش است و تازگی و شیوایی و مطالب همه خواندنی و تاثیرگذار هستند و همین است که مخالفین شما به جای سخن به صواب، قلم به دشنام می گشایند.
امیدوارم این قلم همواره در میدان باشد و قبراق و همچنین صاحبش سالم باشد و سایه صاحبش مستدام.
مشتاق دیدار.

سلام بر شهریار نقد معاصر
آقا کاش عامیانه‌تر می‌نوشتید تا آنها که از اصلاحات طرف‌داری می‌کنند به راحتی متوجه منظورتان بشوند. اغلب از آن طرف آب کانکت می‌شوند و سوادشان نم کشیده است!
بی‌نهایت شرمنده و البته خوش‌حالم کردید. خوش‌حال از این جهت که پس از کلی دشنام و دروغ و کثافت در کامنت‌های مدعیان اصلاحات، یک نظر روحیه‌بخش از یک ادیب فرهیخته دیدم. گیرم غلو هم کرده باشید، چه باک؟ من که می‌دانم کیستم!
دشنام هم که گفتید، فقط درصد کمی از آنها درج می‌شود و الا خباثت دشمنان اسلام بیش از این حرف‌هاست برادر.
بنده هم برای شما و خانواده محترم آرزوی سلامتی و توفیق خالصانه دارم.
دعا بفرمایید.

علی 8 بهمن 1387 ساعت 17:16

درود بر امیر عباس به نظر شما شیخ اصلاحات بعد از مراسم منقل زنک زده یا قبل از ان ممنون اکر بکویید

اگر شما خبرهایی دارید بگویید استفاده کنیم.

امیر عباس 8 بهمن 1387 ساعت 20:20

درور بر قورباغه‌های دور از وطن
:)

یک قورباغه آمده و با کلی پرت و پلا مرا هم‌میهن خوانده و خواسته وبلاگ کوفتی‌اش را ببینم.
تازه طفلک با افسوس و هم‌دردی موذیانه خواسته القا کند که تلاش ما عبث و به ناکجاآباد است.

هنوز نشناختی. برو عمو دست بردار، بنده خودم این کاره‌ام!!!

برو نوکری‌ات را بکن خوش باش. چه‌کار داری با امیرعباس؟

آره قربونش.

به‌به! عجب جوابی به این بابا باستابوستیه دادم.

:)

سلام علیکم
نه جیغ و نه سوت و نه گریه
بلکه کلی سلام وصلوات بر روح پرفتوح امام قدس سره
خیل یعالی بود انشا الله یک صفحه جدا برای طنز سیاسیتون کنار باز کنید تا بیشتر استفاده کنیم
راستی راستی شیخ اصلاحات این بار به جای ژنجاه تومن چند میخواهد بده؟؟؟؟؟!!!!!!!
محص مزاح بود

قلمتان همواره به جوهر معرفت رنگین باد

سلام علیکم
نه جیغ و نه سوت و نه گریه
بلکه کلی سلام وصلوات بر روح پرفتوح امام قدس سره
خیلی عالی بود انشا الله یک صفحه جدا برای طنز سیاسیتون کنار باز کنید تا بیشتر استفاده کنیم
راستی راستی شیخ اصلاحات این بار به جای پنجاه تومن چند میخواهد بده؟؟؟؟؟!!!!!!!
محص مزاح بود

قلمتان همواره به جوهر معرفت رنگین باد

سلام بر شما
متشکرم از لطف شما.

خیلی دعا بفرمایید.

محمدتورنگ 9 بهمن 1387 ساعت 10:42 http://toorang.blogfa.com

سلام برادر.
خداعاقبت مردم روبااین انتخابات به خیرکندووو....

سلام

همه چیز دست مردم است برادر. دست من و شما و دیگران و تا کنون نیز چنین بوده است.

سلام ودرود
زیبا بود

سلام برادر
متشکرم

دعوتنامه . . .


تقدیم به : ارواح مطهر شهدای کربلا

به مناسبت . . .
ماه محرم و صفر و شهادت سیدالشهداء حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و یاران با وفایش و در خون غلتیدن زنان و کودکان بیگناه غزه بدست خونخواران اسرائیل غاضب . . .


نمایش . . .


تشنه دیدار . . .


حدیث وارستگی اسرای کربلا و راس امام حسین (ع) ، دیر و راهب


زمان : یکشنبه ۲۷ بهمن ماه و دوشنبه ۵ اسفند ماه ۱۳۸۷ - ساعت ۶ عصر


مکان : تهران - فرهنگسرای طبیعت ( اشراق ) واقع در فلکه دوم تهرانپارس . انتهای خیابان جشنواره

( تماشای این نمایش برای عموم به صورت رایگان است)

حضور شما روشنی بخش دیدگان ماست . . . [گل]

سلام
سوت؛جیغ؛کف؛و...هزاران آفرین برشماواقعا عالی می نویسید.
(به کوری چشم بعضی ها )
التماس دعا.

سلام
متشکرم.

[ بدون نام ] 12 بهمن 1387 ساعت 00:17

این شیخ اصلاحات خداییش خوب خال اینها را کرده تو قوطی

:)))))))))))))))))))))

خال یا حال ؟

:)

فروم ایثارگران 16 بهمن 1387 ساعت 10:43

آفرین
از چند ماه پیش که این مطلب طنز را نوشتی هنوز تازه س
واقعا حضرت مستطاب چطوری میخواد این مطلب را هضم کنه؟
یه جورایی فکر کنم ایشون مطلب شما را خونده باشند

سلام بر فروم(؟) ایثارگران
و البته سلام بر ایثارگران

متشکرم. البته فحاشی دوم خردادی‌ها هم هنوز تازگی دارد و مرتبا وصول می‌شود. به این معنی است که زخم ایشان هنوز تازه است. حالا خوب است که یادداشت طنز است و الا دیگر چه باید می‌کردند؟

دعا بفرمایید.

خواهر 21 بهمن 1387 ساعت 01:07 http://ghalamranjeh.blogfa.com

هو الطیف
سلام استاد بزرگوار
شما ۴ ماه پیش این یادداشت طنز را نوشتید و جالبه که الان بعد از ۴ ماه خاتمی خیلی از حرفهایی که شما اون زمان به طنز کشیدید الان بیان کرده. مثل همین جماه که حضورم جا را برای کسی تنگ نمی کند.
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8711201955

برای من باز هم مثل همیشه عجیبه که چطور حوادث و حتی دیالوگها را پیش پیش حدس می زنید.

الهم عجل لولیک الفرج.

سلام
مثل همیشه از تعاریف پرشور شما مرور و خجولم.
اما در مورد دیالوگ‌ها کسی چه می‌داند؟ شاید کسی که متن سخنان ایشان را می‌نویسد از مشتریان این وبلاگ باشد (شوخی).

اما من باز هم به یاد همان سنگ‌پای قزوین خودمان می‌افتم.

دعا بفرمایید.

سلام دوست من
با - لازمه یوزارسیف بودن خوشکلی نیست! -
بروزم خوشحال میشم افتخار میزبانی داشته باشم.درود

سوخته دل 23 بهمن 1387 ساعت 18:15 http://haajmohsen.blogfa.com

با سلام
وبلاگ زیبا و قلم شیوایی دارید
خوشحال می شوم اگر به بنده نیز سری بزنید و نظرتان را درخصوص تبادل لینک بیان فرمائید
علی یارتان

سوخته دل 24 بهمن 1387 ساعت 16:21 http://haajmohsen.blogfa.com

از اظهار لطفتان ممنونم
علی یارتان

با سلام
با مطلب جدید محمد خان و بابک چاخان به روزم
http://journalist110.blogfa.com/post-21.aspx
http://journalist110.blogfa.com/post-21.aspx

زینب 26 بهمن 1387 ساعت 22:02

با سلام امیدوارم که حالتون خوب باشه از بابت مطلبتون هم تشکر میکنم واقعا خیلی عالی بود منتظر کارهای بدیتون هستیم موفق و موید باشی خداحافظ

سلام
خیلی از شما متشکرم.

ع.ی-سامان 30 بهمن 1387 ساعت 20:53 http://saman52.blogfa.com

سلام
وبلاگتون خیلی عالیه.
موفق باشید
یاحق!

سلام
متشکرم.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد