نامحرمانه

خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست

نامحرمانه

خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست

هاشمی رفسنجانی شکستنی است؟!

اشارهدر کوران تبلیغات انتخابات دهم ده‌ها مایه برای نوشتن داشتم. با علاقه در میان مردم حضور پیدا کردم و رفتارها و شعارها و عملکرد ستادها را شخصاً مطالعه نمودم. اما بنا به دلایلی کمتر نوشتم. شاید فرصتی دست داد و با رجوع به گذشته نکاتی قلمی شد، اما اکنون بنا به پی‌گیری دوستان و اینکه مرتب از نظر شخصی‌ام در مورد یکی از اشخاص نظام پرسش می‌کنند، تصمیم گرفتم این مطلب را که تا حدود زیادی حدیث نفس است، در وبلاگ قرار داده، دوستان پرسشگر را به آن ارجاع دهم، همین. دعا بفرمایید.

 

 

روز 19 خرداد بود. با چند تن از دوستان نشسته بودیم و در باره‌ی مناظره‌ی نامزدها صحبت می‌کردیم. این جانب، هم‌زمان در حال نوشتن دو مطلب برای نامحرمانه بودم (احمدی نژاد ترور شد + و مافیا به دنبال بهانه می‌گشت + ). سخن به حجةالاسلام هاشمی رفسنجانی رسید و اینکه سرانجام چه خواهد شد و هاشمی رفسنجانی در مقابل سخنان دکتر احمدی نژاد چه اقدامی خواهد کرد؟ بنده گفتم:«به اعتقاد من هاشمی رفسنجانی روزی خواهد شکست و به شیخ مطرود دیگری تبدیل خواهد شد.» درست چند دقیقه بعد خبر رسید که هاشمی در نامه‌ای سرگشاده به رهبر معظم انقلاب، از روند موجود انتقاد کرده است. یادداشت «مافیا به دنبال بهانه می‌گشت» [لینک] در حال اتمام بود و با توجه به وحدت موضوع، به نامه‌ی رفسنجانی هم اشاره‌ای کردم، وبلاگ را به روز کردم و منتظر شدم تا آنچه را که در باب انتخابات دهم منتظرش بودم، ببینم.

چهارشنبه شب از راه رسید و خیابان‌ها از پرچم سه رنگ کشورمان اشباع شد، تعجبی نکردم. به دوستان حامی دکتر احمدی نژاد سفارش کردم که پنج شنبه و جمعه را استراحت کنید و برای اغتشاشات منافقین در هفته‌ی آینده آماده باشید. پنج شنبه شب یکی از مسئولین صدا و سیما که تحت تأثیر جنگ روانی قرار گرفته بود، تماس گرفت و از ریزش 10 تا 15 درصدی آرای دکتر پرسید. گفتم چنین چیزی در جامعه رخ نداده است و خبر در اتاق جنگ ستاد میرحسین شکل گرفته است. تماس با مطلعین نظر بنده را تأیید می‌کرد. ساعت 8 و نیم صبح 22 خرداد به یکی از شعبه‌های رأی که در دوره‌های گذشته نتیجه‌ای مشابه کل کشور داشت، سری زدم. جماعتی در صف بودند و همهمه یا بهتر بگویم، زمزمه‌ی «احمدی نژاد» شعبه را گرفته بود. برخی نیز که کمتر صبغه‌ی سیاسی داشتند، با پرس و جو از آشناهای خود که در صف ایستاده بودند، پای صندوق رأی تصمیم خود را می‌گرفتند و «احمدی نژاد» را به صندوق می‌انداختند!

باز هم تعجبی نکردم و با خیال راحت به سراغ کارهای شخصی رفتم. عصر جمعه تماس با چند تن از دوستان در نقاط مختلف کشور، برایم شکی باقی نگذاشت که دکتر در دور نخست از صندوق بیرون خواهد آمد! شاید برایتان جالب باشد که در ساعت 8 و نیم غروب و پس از اینکه دو بار زمان رأی گیری تمدید شده بود، سلّانه سلّانه پای صندوق رفتم تا رأی بدهم. صف فشرده‌تر از صبح بود و تعرفه‌ی جدید تقاضا داده بودند و رسیده بود. در صف که گپ می‌زدیم به مزاح می‌گفتم که رئیس جمهور تعیین شده و ما تازه می‌خواهیم رأی بدهیم. می‌پرسیدند کی؟ برای اینکه خلاف قانون نباشد به آرامی می‌گفتم:«احمدی نژاد» و گل از گل سؤال کنندگان می‌شکفت و البته نشانه‌ی خوبی هم برای بنده بود.

بگذریم که آن شب به کجاها سرزدم و چه گذشت. آن قدر بگویم که به دوستان سفارش می‌کردم: مبادا اخلاق پیروزی را رعایت نکنید! همه به نظام رأی داده‌اند. در خوشحالی افراط نکنید و مبادا کسانی از طرفداران دیگر کاندیداها مورد تمسخر قرار بگیرند! پس از نماز صبح، در در راه منزل بودم که یکی از دوستان مطلع تماس گرفت و نتیجه‌ی رایانه‌ای را پیروزی دکتر به شکل 25 از 39 میلیون اعلام کرد. خوشحال شدم ولی تعجب نکردم.

نتیجه قطعی هم اعلام شد، مردم حماسه‌ای بی‌نظیر آفریده بودند، شور و شعفی وصف ناپذیر داشتم، اما جای تعجب نبود. تحرکات نامزدهایی که خود را شکست خورده می‌دانستند و تحرکات صحنه گردانان نه چندان مخفی آغاز شد. بوی تعفن اغتشاش در کشور پیچید، اموالی از مردم و بیت المال از بین رفت و خون‌هایی ریخته شد. همه و همه قابل پیش بینی بود و تعجبی نداشت. نگرانی هم نداشت. خون دل داشت ولی نگرانی نداشت، چون پس از 30 سال که از پیروزی انقلاب اسلامی می‌گذرد، مردم و کشور خودمان را خوب می‌شناسیم. خبر رسید که «مراد» ملت ایران، جمعه در آغوش ملت خواهد بود. بی‌صبرانه نشستیم تا جمعه از راه رسید. می‌دانستیم که رهبر این بار هم با درایت و صلابت آنچه را که باید خواهد گفت، دوستان را شاد، مردم را هوشیار و دشمن را منکوب خواهد کرد، اما باز هم مثل همیشه از شیوایی و فصاحت و بلاغت سخن رهبر به وجد آمدیم و اجازه دهید بگویم که باز هم از غنا و معویت کلام رهبر شگفت زده شدم.

اکنون چه خواهد شد؟ همچنان معتقدم که هاشمی رفسنجانی خواهد شکست. معتقدم که پس از این اتفاق، یک ماه بلوا خواهیم داشت. اما باز این انقلاب عظیم اسلامی مردم ایران است که به پیش خواهد رفت و این نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است که سرفراز خواهد ماند. روح یادگار امام(ره) حاج احمد آقا(ره) شاد که خطاب به حسینعلی منتظری می‌گفت که امام مانند سنگ است و شما مثل شیشه. اگر به امام برخورد کنی خواهی شکست! امام خمینی(ره) در تاریخ جاودانه شد و منتظری فرو ریخت و تکه‌های به ظاهر برنده‌اش در دستان دشمنان اسلام جا خوش کرد و نظام جمهوری اسلامی با صلابت به مسیر پرافتخار خود ادامه داد و به فضل پروردگار ادامه خواهد داد.

اجازه بدهید بگویم اگر آن چنان که متصور است، تاریخ تکرار شود و شیشه‌ای به سنگی بخورد و بشکند و فروبریزد، تعجب نخواهم کرد و اجازه بدهید که علی رغم میل باطنی‌ام پیش بینی کنم که این اتفاق خواهد افتاد و هاشمی رفسنجانی خواهد شکست و فروخواهد ریخت و نظام به راه خود ادامه خواهد داد. فقط یک معجزه ممکن است باعث شود هاشمی قدر خویش بشناسد و باز هم در رکاب ولایت سکنی گزیند و در خدمت اسلام باشد.

آیا این معجزه رخ خواهد داد؟

نظرات 30 + ارسال نظر
علی 30 خرداد 1388 ساعت 04:16 http://hameporsi.parsiblog.com

هاشمی رفسنجانی شکستنی است... مگر آن که با احتیاط حمل شود...

محمد 30 خرداد 1388 ساعت 13:12

با عرض سلام . احترام
بنده با گمان اینکه تاریخ نگارش این پست مربوط به قبل از ایرادخطبه نمازجمعه حضرت آقاست ، نوشته شما را تا آخر خواندم ولی در اواخر آن که به نماز جمعه آقا هم اشاره شد ه بود واقعا یکه خوردم و متعجب شدم.
بنظرم حتی با فرض صحت پیشبینی شما درمورد آقای هاشمی ،‌این گونه سخن گفتن با توصیه اخیر حضرت آقا در تضاد استو نمیخواند.
قطعا هیچ کس از دوستداران نظام و انقلاب از تکرار قضیه منتظری خوشخال نمیشود پس اگر شخصا نمیتوانیم از این پیش امد در حد خود جلوگیری کنیم لااقل نباید در تسریع آن گام برداریم و اسباب شادی دشمنان را فراهیم کنیم.

سلام
منظورتان کدام توصیه‌ی رهبر است؟ دقیقا ذکر کنید. رهبر معظم انقلاب هیچ گاه نگفتند که اشخاص را نقد نکنید.
ضمنا یادتان باشد که مقام معظم ولایت هم به قضیه مشکوک اند و فرمودند (نقل به مضمون): «اگر لازم باشد باز هم خواهم آمد و با مردم صریح‌تر صحبت خواهم کرد.»
یعنی اینکه ایشان هم به حضرات اعتماد ندارند.پیش از آن هم گفته بودند:«اگر لازم باشد مردم به موقعش عوامل پشت پرده را خواهند شناخت.»
و یادتان باشد که جضرت آقا به اختلاف نظر فراوان خود با هاشمی و هاشمی با دکتر احمدی نزاد سخن گفتند و فرمودند که نظر دکتر به ایشان نزدیک‌تر است. خوب بنده به عنوان یک نویسنده می‌توانم همین خط سخنان مقام معظم رهبری را ادامه دهم و پیش‌بینی خود را ارائه دهم. اگر چه چند سالی هست که به این نتیجه رسیده‌ام و هر چه می‌گذرد شواهد زیادی از شکستن هاشمی به دست می‌آید.

حالا شما بدون معرفی خود و بدون اینکه اصلا برادری‌تان (در خط رهبر بودن) را ثابت کنید، دم از رهبر می‌زنید؟

هر گاه رفسنجانی کمترین شواهدی دال بر دست برداشتن از دشمنی با آرمان‌های حضرت امام(ره) نشان داد، کلام ما هم تفاوت خواهد کرد.

ارغنون 30 خرداد 1388 ساعت 13:33 http://www.moheban-alhosein.blogfa.com

خسته نباشی، اخوی!

نصر من الله و فتح قریب

محمدی 30 خرداد 1388 ساعت 13:40

با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد.
جداً خسته نباشید، قلم شیوا و قوی ای دارید. ما توی دانشگاهمون کار فرهنگی می کنیم، ازتون اجازه می خوام که از مطالبتون برای برد یا نشریه استفاده کنیم. جوابمو بدید میام می بینم. یا علی....

سلام
خدا قوت
باعث افتخار بنده است.
موفق باشید.

ایران حکومتهای مختلفی را تجربه کرده است از هخامنشیان تا جمهوری. جالب آنکه همه خود را برتر و محق و جاودانه میدانستند.ولی تاریخ است که مقایسه و قضاوت نهایی را خواهد کرد.

نخست اینکه اشتباه کرده‌ای. ایران هیچ گاه حکومت جمهوری نداشته است.
و بعد آدمی عقل دارد وقضاوت می‌کند. تاریخ مگر وجود حقیقی دارد که برای انسان قضاوت به ارمغان آورد. انسان بناست به تاریخ بنگرد و قضاوت کند.
اما از آنجا که ظاهرا با دین سر ناسازگاری دارید باید بگویم بر مبنای دموکراسی هم اکثر غریب به اتفاق مردم مسلمان اند و اسلام را می‌خواهند.
به نظام جمهوری اسلامی ایران رای داده‌اند و میانگین سالی یک بار در همه پرسی شرکت کرده‌اند و به نظامشان رای داده اند.
حالا شما بنشین در لاک خود فرو رو تا سال‌ها پس از مردنت، تاریخ برایت قضاوت کند.

سلام
وقتی در گل(با کسر «گ» )! افتاده باشی هرچه قدر هم که دست و پا بزنی بیشتر فرو خواهی رفت مگر اینکه دست در دست خیر خواهت بگذاری و بالا بیایی و یا از روی لج همان جا بمانی و بپوسی.
در مثال هم که می دانید مناقشه نیست!
التماس دعا.

سلام
شاید مثالتان منطبق نباشد. کسی که در گل می‌افتد ممکن است خودش مقصر نباشد. اما آدمی مختار است و خودش سرنوشتش را رقم می‌زند. هاشمی آگاهانه پا در مسیری نهاده که آخرش شکستن است و به پایان راه نیز نزدیک است. این گونه است که بازگشتش بعید می‌نماید.
موید و موفق باشید.

طیبه علی 31 خرداد 1388 ساعت 15:08

گفتم که در مثال مناقشه نیست! حرف شما هم کاملا درست و قابل قبول. در مثال اصلی ضمیر دوم شخص به کسی بر نمی گردد که منطقی نباشد!
التماس دعا.

سلام
خسته نباشید
وبلاگتون واقعا خوب و مفیده
موفق باشید
به من هم سر بزنید خوشحال میشم
با اجازه لینکتون کردم

سلام
متشکرم
چشم

سادات علوی 31 خرداد 1388 ساعت 23:08 http://sina12.parsiblog.com/

چه خوش گفت فردوسی پاک زاد

درود بر خواهر گرامی

رها 31 خرداد 1388 ساعت 23:23 http://raha0.parsiblog.com

سلام آقا امیر. هر چند که ترک برداشته الان ... ولی امیدوارم نشکند...

سلام بر شما
بنده هم امیدوارم.

همتبار 31 خرداد 1388 ساعت 23:27 http://hamtabar.ir

سلام آقا امیر.
قلم شیوای شما می تواند در سایت همتبار مورد استفاده قشر وسیعتری از طالبان حق قرار گیرد. حضور و همراهی شما در سایت باعث افتخار ما خواهد بود.
منتظر قدم و قلم سبز و توانای شما می مانیم.
با تشکر
روابط عمومی پایگاه فرهنگی اجتماعی همتبار

سلام.
متشکرم. اگر فرصت باشد خدمت می‌رسم.
موفق باشید.

حسین 31 خرداد 1388 ساعت 23:41

با سلام و احترام
در پاسخ های خود به کاربران گفتید که خط سخنان مقام معظم رهبری را ادامه می دهید و گفتید رهبر معظم انقلاب هیچ گاه نگفتند که اشخاص را نقد نکنید اما شما در برابر نقدی ساده به سخن گفتنتان گویا تحمل نقد را نداشتید و کاربران منتقد را به ناسازگاری با دین و نبودن در راه رهبری متهم می کنید و با این ادبیات به کاربری می گویید : ((حالا شما بنشین در لاک خود فرو رو تا سال‌ها پس از مردنت، تاریخ برایت قضاوت کند)) ؟!
آیا شما خود را در مقامی می بینید که برای اشخاص قضاوت کنید و آنها را به ناسازگاری با دین متهم کنید ؟
آیا همگان باید اندیشه شما را تائید کنند تا با دین سازگار باشند؟
امیدوارم حریم ادب را در سخنانم رعایت کرده باشم و ناسازگاری با دین نکرده باشم. یا علی

سلام
بله حریم را رعایت کردید و خیلی قشنگ - به خیال خود - کلام حق را تخطئه کردید.
اگر چه ممگن است پیام قبلی که صاحبش با دین سرناسازگاری داشت نیز از آن شما باشد، اما بابد بگویم طرف در همان کامنت هم اسلام و پادشاهی را در یک تراز قرار داده و قضاوت را به عهده تاریخ گذاشته است و جواب بنده کاملا صحیح بود.
اما بدون داشتن فراست هم می‌توان به وبلاگ او رفت و مخالفت او را با دین مشاهده کرد.
شما که سعی می‌کنید حریم ادب را رعایت کنید خوب است همچنین سعی کنید که با کلام حق همراه باشید.
عاقبت به خیر باشید.

انشاالله همه بت ها روزی خواهند شکست.
گر رهبرم امری دهد با سر به میدان می روم

درود بر شما

دوست تو 1 تیر 1388 ساعت 01:45 http://dosteto.parsibloog.com

یکی از مهم ترین نکته ای که در پیام امام خمینی ( رضوان الله علیه ) به مناسبت شهادت دکتر مصطفی چمران بسیار مورد دقّت است این میباشد که حضرت امام در این پیام فرمودند: چمران عزیز با عقیده ی پاک خالص غیر وابسته به دستجات و گروههای سیاسی،و عقیده به هدف بزرگ الهی،جهاد را در راه آن از آغاز زندگی شروع و به آن ختم کرد.



این دور اندیشی حضرت امام به خوبی نشان داد که بیشتر حوادث تلخ زمان حیات پر برکت ایشان سر از دستجات و گروههای سیاسی در میاورد و به همین خاطر بود که دستور انحلال تنها حزب پاک، یعنی حزب جمهوری اسلامی را داد تا چهره ی کثیف دیگر احزاب به خوبی نمایان شود و همچنین چهر ه ی پاک حزب جمهوری اسلامی مخدوش نشود و از همه مهمتر نفوذ برخی از افراد غیر پاک به این حزب از دلایل انحلال آن بود.



در زمان کنونی و بعد از رحلت حضرت امام تمام حوادث تلخ ازجمله: کوی دانشگاه،قتل های زنجیره ای،روزنامه های زنجیره ای،توهین عدّه ای از نمایندگان دوره ی ششم مجلس به مقام معظم رهبری ( مدظلّه العالی ) مبنی بر نوشیدن جام زهر به مانند امام و... همه و همه سر از دستجات و گروههای سیاسی و احزاب در می اورد.



حالا خواننده ی گرامی! اگه یه کم سر مبارک را بالا بیاری و از بالا به حوادث اخبر و این اغتشاشات به بهانه ی تقلّب در شمارش آرا رو نگاه کنی متوجّه میشی که همه سر از همین دستجات و گروههای سیاسی و احزاب در می آورد!



احزاب اگر خوب هم باشند باز هم منافع خودشون رو در نظر میگیرند نه نظام جمهموری اسلامی ایران را، تنها حزبی که به طور دقیق با نظام جمهوری اسلامی پیش میرفت همان حزب جمهوری اسلامی بود که نماینده نظام جمهوری اسلامی بود.

همین طور است.
البته احزاب را اشخاص تشکیل می‌دهند و به قول حضرت امام(ره) ریشه تمام انحرافات حب دنیاست.
حب دنیا و مال و منال و ریاست چشم حضرات را کور کرده است.
موفق باشید.

بهانه 1 تیر 1388 ساعت 08:25

قلمت توانمند باد
حق را بگویید اگر چه به ضرر شما باشد
یا علی

درود بر شما

سلام و تشکر از قلم قوی و آزاد شما.
با افتخار لینکتون کردم.

سلام
سپاس‌گزارم.

[ بدون نام ] 1 تیر 1388 ساعت 15:23

حقیقت این است که نیروهای ربع قرن انقلاب اسلامی به خصوص اصلاح طلبان هم اینک بروی ولی فقیه شمشیر کشیده اند و به قول رهبری خیال می کنند ایران گرجستان است!
در نماز جمعه تهران شرکت کردم و مستقیماً خطبه ها را گوش دادم . خطبه اول زمینه چینی برای خطبه دوم بود . وقتی داشتند خطبه اول را می خواندند مطمئن شدم که خطبه دوم شامل چه گفته هایی ست. به هر حال افرادی که هر دو خطبه را با هم دریافته باشند متوجه می شوند که رهبری به افراد نام برده در خطبه دوم اعتماد ندارد و تنها برای مصلحت (مثل حذف بسم الله توسط پیامبر) این گفته ها را جاری ساخت . امروز من با همان شدتی که به موسوی علاقمند بودم از او نفرت دارم چون خواسته یا ناخواسته نظام را دچار مشکلاتی جدی کرد. هاشمی هم بعید است که با این اغتشاشات موافق نباشد . از آن جایی که فرزندانش مطمئناً مواضع او را پی گیری می کنند و امروز هم رفتارهای فرزندان هاشمی بر کسی پوشیده نیست .
جالب گفتید: خون دل داشت ولی نگرانی نداشت،
جای غصه خوردن دارد ولی چون پشتوانه این انقلاب خون شهدا و عنایت اهل بیت است جای نگرانی ندارد.
پدرم هم مثل من از موسوی برگشته و یا بهتر این که من هم مثل پدرم از موسوی برگشتم .
پدرم می گوید: امروز نظام ما مثل مریضی ست که استفراغ می کند! و بهتر است که بکند تا آلودگی ها از او جدا شود .

حقیقت این است که نیروهای ربع قرن انقلاب اسلامی به خصوص اصلاح طلبان هم اینک بروی ولی فقیه شمشیر کشیده اند و به قول رهبری خیال می کنند ایران گرجستان است!
در نماز جمعه تهران شرکت کردم و مستقیماً خطبه ها را گوش دادم . خطبه اول زمینه چینی برای خطبه دوم بود . وقتی داشتند خطبه اول را می خواندند مطمئن شدم که خطبه دوم شامل چه گفته هایی ست. به هر حال افرادی که هر دو خطبه را با هم دریافته باشند متوجه می شوند که رهبری به افراد نام برده در خطبه دوم اعتماد ندارد و تنها برای مصلحت (مثل حذف بسم الله توسط پیامبر) این گفته ها را جاری ساخت . امروز من با همان شدتی که به موسوی علاقمند بودم از او نفرت دارم چون خواسته یا ناخواسته نظام را دچار مشکلاتی جدی کرد. هاشمی هم بعید است که با این اغتشاشات موافق نباشد . از آن جایی که فرزندانش مطمئناً مواضع او را پی گیری می کنند و امروز هم رفتارهای فرزندان هاشمی بر کسی پوشیده نیست .
جالب گفتید: خون دل داشت ولی نگرانی نداشت،
جای غصه خوردن دارد ولی چون پشتوانه این انقلاب خون شهدا و عنایت اهل بیت است جای نگرانی ندارد.
پدرم هم مثل من از موسوی برگشته و یا بهتر این که من هم مثل پدرم از موسوی برگشتم .
پدرم می گوید: امروز نظام ما مثل مریضی ست که استفراغ می کند! و بهتر است که بکند تا آلودگی ها از او جدا شود .

سلام
می دانید که تا قسمتی به شما حساسم و چند کامنت اخیرتان را هم تایید نکرده ام.
اما مسئله ما شخصی نیست، این موضع شما کاملا انقلابی و منطبق با آرمان های حضرت امام(ره) و شهیدان است.
موفق باشید.

در اطراف خانه من آنکس که به دیوار فکر میکند آزاد است
آنکس که به پنجره غمگین
و آنکه به جستجوی آزادی است میان چهار دیوار نشسته ....
نشسته ،می ایستد ،چند قدم راه میرود ...
نشسته ،می ایستد ،چند قدم راه میرود
نشسته ،می ایستد ،چند قدم راه میرود
نشسته ،می ایستد ،چند قدم راه میرود
نشسته ،می ایستد ،چند قدم راه میرود
نشسته ،می ایستد ،چند قدم راه میرود
نشسته ،می ایستد ،چند قدم راه میرود
دیدی...حتی تو هم خسته شدی از این شعر ...
حالا چه رسد به او که نشسته،می ایستد ...نه ...افتاد ...!
گروس عبدالملکیان
متشکرم

شعر زیبایی است.

علیک سلام
من به شما حساس نیستم
موسوی به همه حرف هایی که زد پشت کرد.
از امروز دیگر ملاک و معیار من امام نیست
چون امام در بین ما نیست و چون قابلیت تشخیص نداریم به اشتباه می افتیم
ملاک و معیار امروز ما باید ولی فقیه زنده وحاضر باشد تا به اشتباه نیفتیم.
من تازه متوجه شده ام در این آب وخاک انسانی حکیم تر و لایق تر از ایشان برای جایگاه رهبری وجود ندارد .
من در روز جمعه هفته گذشته زندگی جدیدی را شروع کردم.
موفق باشید.

سلام
تولدت مبارک

:)

خدای را بسی شکر ...
گفته اند آنکه دندان دهد ، نان دهد ...
اما در این روزگار باید گفت :
.
.
.
چیزی نمی شود گفت ، جز اینکه شادیها و درمانهای موقت هم همانند مشکلات پیشرفت کرده اند ...
شاید بهتر باشد بگویم :
آنکه دندان دهد ، نان دهد ...
آنکه پیتزا دهد ، دندان مصنوعی دهد ...

اگر حشره ای در فنجان قهوه بیفتد، تصور می کنید واکنش یک آمریکایی، انگلیسی، چینی و یک صهیونیست اسرائیلی چه خواهد بود؟!
مرد انگلیسی فنجان را به خیابان پرتاب و کافه را ترک می کند.
مرد آمریکایی، حشره را خارج می کند و قهوه را سر می کشد!
و مرد چینی حشره و قهوه را با هم سر می کشد.
ولی مرد اسرائیلی:
۱- قهوه را به آمریکایی می فروشد و حشره را به چینی.
۲- در تمام رسانه ها شیون و زاری می کند که امنیتش در خطر است.
۳- فلسطین و حزب الله و سوریه و ایران را متهم می کند که جنگ میکروبی براه انداخته اند.
۴- همچنان به کولی بازی و «ننه من غریبم» خود درباره شکنجه یهودیان در هولوکاست هیتلری و سامی ستیزی و زیرپا گذاشتن حقوق بشر یهودی ادامه می دهد.
۵- از رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین خواهد خواست که به مردم خود بگوید دست از حشره انداختن در فنجانهای قهوه بردارند.
۶- از آمریکا درخواست کمک نظامی فوری و وام یک میلیارد دلاری (با قابلیت بازپرداخت یکصد ساله) می کند تا یک فنجان قهوه دیگر سفارش دهد.
۷- قهوه چی مجبور خواهد بود که غرامت این کار را با تقدیم قهوه مجانی به وی تا پایان قرن جبران کند.
۸- سرانجام و نه به عنوان آخرین اقدام… تمام دنیا را متهم می کند که فقط ایستادند و نگاه کردند و با آنکه او یک انسان معمولی است و برای اولین بار به قهوه خانه رفته است تا اولین قهوه اش را از زمان خروج چندین قرن پیش یهود از مصر صرف کند، برای مصیبت او اندوهگین نشدند!

سکوت سبز 2 تیر 1388 ساعت 19:44

می دونستم اونقدر شجاعت نداری تا نظرمو تو وبلاگت بذاری متاسفم

اگر توهین‌هایی را که لایق خودت و دیگر منافقین کثیف می‌باشد، تایید کنم، از نظر تو شجاع خواهم بود؟

اما حالا که تو این همه شجاع هستی، چرا با نام مستعار نظر می‌دهی؟ درست معرفی کن ببینیم کی هستی؟

بزدل!

بی ادعا 3 تیر 1388 ساعت 00:11 http://mzi.blogfa.com

سلام
خدا قوت
یه سری هم به ما بزن...
راستی در مورد قالبت بگم که میشه اون بنر را از بین برد
فقط قالبت برای ایمیل کن
یا علی

سلام
متشکرم و چشم.
حذف بنر به این آسانی که شما فکر می‌کنید نیست. قالب مشابه در بلاگ اسکای هست.
موفق باشید.

دیگر بهانه سفرم را من نگیر
حاجت نده دو چشم ترم را زمن نگیر

گفتند زائران تو دنبال حاجتند
پس حاجت پر از شرررم را زمن نگیر

می گفت قاطری شده اسبی کنار چاه
این گونه راحتم تو خرم را زمن نگیر

بیکارم عاشقم که برای تو آمدم
شغل دگر نده سفرم را زمن نگیر

چیزی نخو استیم و تو دادی سعادتی
پس گریه های بی اثرم را من نگیر

شکر خدا که نعمت بی حد به بنده داد
اما تو عشق در به درم را زمن نگیر

شما پیش بینی کردید که درگیری ها تا یک ما دیگر ادامه دارد، اما خدا را شکر ادامه پیدا نکرد.
موفق باشید

سلام
لطفا بادقت بخوانید. گفتم زمانی که هاشمی بشکند و در مقابل نظام قرار بگیرد یک ماه درگیری خواهیم داشت. شکر خدا هنوز نشکسته است.

اتفاقا همین بلوای اخیر نظر مرا (که چند سالی هست اعلام کرده ام) تایید می‌کند. وقتی اکنون حدود ۱۰ روز بلوا داریم، نشان می‌دهد که با شکستن هاشمی یک ماه حداقل بلوا خواهیم داشت.

البته این ماجرا هم هنوز تمام نشده و پس از اعلام نظر شورای محترم نگهبان، احتمال یک آشوب دیگر وجود دارد.

هاشمی نمی شکند.
مهدی هاشمی از سوی پدرش از دخالت در سیاست منع شده است. قرار است نامه ای به رهبری نامه بدهد و اعلام تبعیت کند. (برخی منابع خبری نیمه معتبر).
همین شب مبارک برای عاقبت به خیری همه به خصوص این عزیزان که دچار انحراف شده اند دعا کنیم.
التماس دعا

یاس 6 تیر 1388 ساعت 08:30 http://serag.parsiblog.com

سلام
بسیار خوب و مستدل نوشتید . اینکه می گویم مستدل برای این است که به سخنان حضرت روح الله ره و حضرت آقا دام ظله رجوع کردید که سخنشان فصل الخطاب است .

موید و منصور باشید

لیلا 20 تیر 1388 ساعت 09:23

احمدی بت شکن
بت جدید رو بشکن
دست آقای احمدی نژاد درد نکنه که فعلا تبر را روی بت بزرگ انداخته تا انشاء الله در آتش نمرودیان گلستان دیگری برویاند
به عنوان یک ایرانی آرزوی بوسیدن ایشان را دارم که بعد از سی سال نقاب دروغین زور و زر و تزویر را از چهره های فرو رفته در کسوت روحانیت را از صورت شان برداشت تا بفهمند خون شهید و فداکاری جوانان صاحبی دارد

سلام بر شما
البته دکتر احمدی نژاد یار ولایت و پیرو حضرت روح الله(ره) است که پیش از این بت منتظری را شکسته بودند. حضرت امام(ره) معتقد بودند ضربه‌ای را که اسلام در طول تاریخ از روحانیت (همان بخش به قول شما فرو رفته در این کسوت) خورده، از هیچ قشر دیگری نخورده است. و خود ایشان با منتظری به عنوان روحانی سردمدار نفاق برخورد کردند.
موفق باشید.

[ بدون نام ] 30 مهر 1388 ساعت 16:38

می بینم که جهت باد را خوب پیدا کرده ای بپا فقط باد نبردت

از وقتی که خود را شناختم در خدمت اسلام و ولایت فقیه بوده ام و همواره با تمام سختی ها در همین یک مسیر حرکت کرده ام.
گواهی بخواهید اینک گواه
همین زخم های که نشمرده ایم.
-
معمولا سخن افراد بی هویت را تایید نمی کنم، اما خواستم بدانی در طول عمرم حتی یک بار تعییر مسیر نداده ام و آرزویم این است که در این راه به شها دت برسم.

مجنون کربلا 3 آذر 1388 ساعت 16:55

خدا قوت از مطالبت ممنونم

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد