نامحرمانه

خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست

نامحرمانه

خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست

نامحرمانه تحریم شد

این روزها نان به نرخ روز نخوردن هم هزینه دارد. 

اهل اندیشه بودن و قاطع و منطقی سخن گفتن هم جرم است. 

در میان وبلاگ نویسان، آنها که در حوزه‌ی اینترنت قدرتی دارند، نامحرمانه را برنمی‌تابند و در جلسات علیه او و نویسنده‌اش صحبت می‌کنند. 

با اینکه مدت‌هاست در نت حاشیه نشینم و از مدعیان سنتی فاصله گرفته‌ام و فقط برای ادای تکلیف می‌نویسم، اما مدعیان جدید با نگرشی یکسویه و باندی، نامحرمانه را تحریم کرده‌اند. 

اما اگر کسی آرزو دارد که به صورت جزئی و فاش از این موضوع چیزی بگویم، آرزو را با خود به گور خواهد برد. حتی برای این یادداشت ایمیل دعوت هم نمی‌فرستم. 

دعا بفرمایید.

نظرات 11 + ارسال نظر

سلام علیکم
چه مار هایی که طناب دار خودشان نشدند
ان شا الله محفوظ از حسد کینه ورزان باشید

سلام علیکم و رحمةالله

از لطف شما متشکرم.
دعا بفرمایید.

علی 5 بهمن 1387 ساعت 20:02

درود بر امیر عبا س تند نرو عاقلانه بنویس نوشته هایت طورى نباشد که کسی از انقلاب و اسلام زده شود خودشان تحریم میشوند

سلام
این جمله آخرتان خیلی زیباست:«خودشان تخریم می شوند.»

دعا بفرمایید.

موسوی 5 بهمن 1387 ساعت 22:11 http://kashanhami.blogfa.com

پسر این حرفها چیه نوشتی؟!
اینها که تحریم کرده اند کی هستند؟

سلام
تا همین حد کفایت می‌کند. نوعی اعتراض به غیبت‌های محفلی.
روند وبلاگ را ببینید معلوم می‌شود چه کسی ممکن است عصبانی باشد.

خداوند عاقبت همه ما را ختم به خیر کند.

سلام
این تحریم کردن هم کاری شده است و برای خودش بازاری باز کرده است اما مثل اینکه جبهه ی حق و باطل را اشتباه گرفته اند. خدا هدایتشان کند.واین همواره شعار ماست که :«جاءالحق وزهق الباطل ان الباطل کان زهوقا».
التماس دعا.

سلام

عالی گفته اید:«مثل اینکه جبهه ی حق و باطل را اشتباه گرفته اند».

متشکرم و دعا بفرمایید.

امین صبحی 6 بهمن 1387 ساعت 12:25 http://aminsobhi.com

به بهانی 30 سالگی "بهار" در" زمستان" از شما دعوت می‌شود....

آن هم به چشم.

خوش‌حالم که شما تحریم نکرده‌اید :)

سلام
خدا قوت
با نام نامحرمانه لینکتان کردم اگر یادتان بود وباران گرفت با نام خبرنگار جوان لینکم کنید.
خوشحال می شوم میزبانتان باشم.

سلام
از اینکه لینک کردید متشکرم. من هم منتظر باران می‌مانم (شوخی)

:)

امیر عباس 6 بهمن 1387 ساعت 19:14

به نام خدا

۱- باید در عنوان به جای «تحریم» می‌نوشتم: «تکفیر». چون تحریم از چه؟ سهو القلم شده. سهو القلم در تیتر هم که نوبر است!

۲- خوش‌حالم کسانی نظر مخالف می‌دهند که تکلیف خودشان را هم نمی‌دانند. ابتدا نظری می‌دهند، بعد می‌فهمند نیاز به تایید مدیر دارد عصبانی می‌شوند. بعد از روی لج می‌گویند: راضی نیستیم هیچ‌یک از کامنت‌ها تایید شوند. به به!! به این می‌گویند ... !

۳- یکی از برادران انصار (رحمهم الله) یک بار جوش کرده بود و علیه دوم خردادی‌ها ذرت پرتاب می‌کرد! ناگهان داغ‌تر کرد و گفت:
«اصلا توهم توطئه عمه تونه.»
...
خوب ربطش؟!

۴- بیت:

می‌رسد ناگهان یکی الکی
از همین بچه‌های دهنمکی
می‌نماید تو را میان گذر
امر معروف و نهی از منکر

۵- وقت ندارم یادداشت جدید بنویسم.

۶- دعا بفرمایید.

این هم که خودم بودم.

داداشی 6 بهمن 1387 ساعت 23:32 http://dadashi.wordpress.com

سلام
هر چه مخلص تر بنویسی، حق بیشتر پشتیبانت خواهد بود
نگران نباش
یا علی

سلام
متشکرم

س.م 6 بهمن 1387 ساعت 23:47

به خاطر مقالهء اخراجیها تکفیر یا تحریم شدین؟

بنا بود بنده در این باره چیزی نگویم دیگر !

درب بهشت 7 بهمن 1387 ساعت 00:00 http://darbebehesht.blogfa.com/

سقوط من؟؟؟

باشد.
یک جوان شیعه هم تبلیغ آخرین یادداشتش را در نامحرمانه بکند، خیلی هم خوب است!

بسمه تعالی
سلام تازه داشتم بهت عادت می کردم خب البته اگر غیر از این میشد باید شک می کردیم
یاعلی

سلام برادر

بنده که هستم. چند روزی شاید وقتم کم باشد ولی هستم.

خیلی دعا بفرمایید.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد